میخواهم به یادت باشم...

---

یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد ، جز برای فرج یار دعایی نکنیم !
اللهم عجل لولیک الفرج

دلتنگی

بسم رب الحسین

---

بهمن 91 بود که رفتم پنجره فولاد رضا و برات کربلا خواستم با تمام وجود

---

اردیبهشت 92 بهم داد و من از نقطه نقطه اونجا به امام غریب سلام دادم...از جوادش دوباره زیارت پدر رو خواستم...

 دلتنگم...دلتنگ

---

پی نوشت : سال 92 هنوز لیاقت زیارت امام رئوف ونداشتم...دعا کنید...
                دلم کربلا میخواد....
پی نوشت 2: عکس سیاه سفیدرو خودم سال 90 گرفتم...
التماس دعا

اللهم عجل لولیک الفرج

دغدغه

هوالبصیر

---

آدما همه جور دغدغه دارن درس ، نمره ، بازی کامپیوتری ، پول ، کار ، مبل ، ماشین ، ازدواج ، فرزند و هزاران دغدغه کوچیک و بزرگ ...دغدغه دین؟؟؟؟
خدا کنه دغدغه آدم وقتی بزرگ میشه با خودش بزرگ شه نه ....
دیروز با دوستم حرف میزدم گفت برای دغدغه مند بودن اونم از نوع دینیش باید سجده شکر به جا آورد...من دغدغه دین دارم؟؟؟؟؟؟:""""""(
این سوال ذهنمو مشغول کرده!!!
دغدغه دین...سبک زندگی دینی ...
داشتم فکر میکردم بعضی وقتا اونقدر درگیر دغدغه های دنیا میشم که یادم میره از کجا آمده ام آمدنم بهره چه بود ؟؟؟؟
التماس دعا

اللهم عجل لولیک الفرج

مسجد

هوالرب

امروز روز جهانی مسجد بود...

---

عاشق این مسجدم...سه ساله که سه شب معتکف میشم تو این مسجد کنار ستون های قدیمیش...

---

---

این مسجدم کلی خاطره برام داره.......یادش بخیر...شاید دیگه نبینمش

---

چند روز بود با بچه ها بحث میکردیم راجع به مسجد که چرا اینقدر تو جامعه کمرنگ شده چراااااا؟؟؟؟؟؟
اگه راهکاری دارید برای تبدیل کردن مساجد به اصلی ترین کانون فرهنگی هر محله و شهر خوشحال میشم بشنوم...


برای کویر دلم دعا کنید...

اللهم عجل لولیک الفرج

الهی و ربی من لی غیرک

ویرانه‌های شهر را قفسی درهم‌شکسته بدان که راه به آزادی پرندگانِ روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کنند. زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است. سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند. و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند تا در مقتل کربلای عشق آسان‌تر بریده شوند؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش بیش‌تر دوست داشته باشد؟ و مگر نه آنکه خانه‌ی تن راه فرسودگی می‌پیماید تا خانه‌ی روح آباد شود؟ و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینه‌ی سرگردان آسمانی، که کره‌ی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند؟ و مگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم‌هایی فربه و تن‌پرور بر می‌آید؟ پس اگر مقصد را نه اینجا، در زیر این سقف‌های دلتنگ و در پس این پنجره‌های کوچک که به کوچه‌هایی بن‌بست باز می‌شوند نمی‌توان جست، بهتر آنکه پرنده‌ی روح دل در قفس نبندد. پس اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر. پرستویی که مقصد را در کوچ می‌بیند، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد.
شهید آوینی

---

همیشه عاشق این چند خط از شهید آوینی بودم...درکش سخته...

برای کویردلم دعا کنید...

اللهم عجل لولیک الفرج